در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

مرثیه ای برای یک بودن

می دانم، ...  

حالا همه چیز تلخ تر شده است 

برای نوشتن، 

برای بودن، 

 

چقدر خوش خیال بودم من