در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

il vuoto

دلتنگی که می گیرد،  

هوای شبها هم کز می کند؛  

دیگر هیچ غریبی،  

از کنار هیچ کافه ای، نمی گذرد!