در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

در خواب سایه ها

روی شبهای زمستان، نورهای مات

نامه های سیاه

برای تو ای تنهاترین من

انقدر خیره به انگشتانم خواهم بود

تا خطی از تمام خیال های نگفته آدمها برخیزد

برای تو ای جشن بیکران من